...
...
ویرایش توسط سونیا68 : 04-09-2018 در ساعت 11:37 PM
اگر می دانید امکان صحبت با والدینتان وجود دارد، با آنها مشورت کنید.لجبازی و قهر کاری پیش نمی رود.
با
بهتر است درباره شخص مورد نظرتان به والدین اطلاعاتی دهید و آنان را تشویق کنید که فرد را ببینند.
دیده ها با شنیده ها متفاوت است.
ممکن است از فردی یک تصور کلی وجود داشته باشد.
اما زمانی که او را می بینند شرایط متفاوت می شود.
در صورتی که می دانید بزرگتری در فامیل وجود دارد که به والدین نزدیک است.
و پدر و مادر به نظراتش اهمیت می دهند، می توانید از نظر مشورتی او کمک بگیرید.
در غیر این صورت توصیه می شود نزد مشاور بروید.
بعضی وقت ها خانواده ها به عمد با انتخاب فرزندشان مخالفت نمی کنند و نظرشان منطقی است.
اگر والدین ایراداتی می بینند شرایطی را به وجود آورند که جوان خودش این موضوع را حس کند.
واقعیت این است که آدم ها از افراد غریبه بیشتر حرف شنوی دارند.
مهم است که خانواده بدون غرض ورزی مخالفت شان را ابراز کنند.
ابتدا فرد مورد نظر را بشناسند سپس با دلایل منطقی مخالفت شان را اعلام کنند.
آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است.
به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد.
در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست.
و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند.
شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود.
وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد.
فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.
زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند.
حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند.
باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست.
شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند .
چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند.
بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد.
http://forum.moshaver.co/f166/%D9%85...04/#post263482
خـــــدانـگهــــــدار
...
ویرایش توسط سونیا68 : 04-09-2018 در ساعت 11:38 PM
چشمشون قابل درمان نیست؟
سلام
خب همه مسایل به کنار ولی گیریم که همین الان ازدواج کنید خرج زندگی رو از کجا تامین خواهید کرد؟؟ با توجه به اینکه میفرمایید آقا پسر همچنان بیکار هستند
...
ویرایش توسط سونیا68 : 04-09-2018 در ساعت 11:39 PM
...
ویرایش توسط سونیا68 : 04-09-2018 در ساعت 11:39 PM
...
ویرایش توسط سونیا68 : 04-09-2018 در ساعت 11:40 PM
به نظر من نوعی عدالت برقرار شده که ایشون هم بعد از اینهمه مشقتی که به واسطه مشکل بینایی متحمل شدن الان با فردی فهیم و مهربانی مثل شما آشنا شدن...(شاید شما هم شخصی به پاکی ایشون پیدا نکنید)...البته امیدوارم که شما هم از روی ترحم این رابطه!رو ادامه نمیدید!
اینکه میفرمایید سایر برادرها موفق هستند طبیعیه...ببینید مشکلی که ایشون دارن به احتمال خیلی زیاد باعث کاهش اعتماد به نفسشون هم شده و فردی که اعتماد بنفسش کم باشه پیشرفت کردن سخته براش و همینکه تا فوق لیسانس هم اومدن نشان از عزم راسخ ایشون هست
پس یه کاری انجام بدید...الان که سال نو شده و در اوایلش هستیم به این آقا بگید که وام بگیرن و یه کاری رو آغاز کنن و شما هم قوت قلب باشین براش...ببینید آیا میتونید یه درآمدی کسب کنید
نه این حرف رو نزنید من تو این چهار سال خیلی بهش پول قرض دادم بیشتر از یک میلیون هر وقتم خاستم زود جور میکرد پس میداد اونم ب من خیلی پول داد اما هر وقت خاستم پس بدم ازم نمیگرفت کادو تولد که براش میگرفتم چند برابرشو بهم میداد تا اونجایی که در توانش بود برا من کادو میگرفت .همسایه هم نمیشه گذاشت تو بایگانی اونا همینجور میرن و میان دیشب هم خونمون بودن و برا من عیدی اوردن چقدر زجر کشیدم دیشب ...خودم از حرفای مردم میترسم که بعدا میگن این همه خاستگار و بعد رفته اینو انتخاب کرده مث زن داداشا و اجیام که مسخرم میکردن یعنی راستش برا اون اقا پسر هم بیشتر نگرانم ک بعدا چه عذابی بکشه وقتی میبینه من عذاب اینو دارم.......نمیدونم شب و روزم شده اشک و اه ...چه تقدیری هس نمیدونم اشتباه میکنم یا نه نمیدونم.......
...
ویرایش توسط سونیا68 : 04-09-2018 در ساعت 11:40 PM
بله خب قطعا نمیشه لحظات و خاطراتی که تو این چند سال با هم ساختین رو فراموش کرد
ولی خب این روزا استقلال مالی و داشتن یه شغل ثابت از همه چیز مهم تره
طوری نشه که ازدواج کنی باهاش بعد خودتو مقایسه کنی با بقیه هم سن هات و از این ازدواج پشیمون بشی و بگی ای کااااش به حرف خانواده گوش کرده بودم ....
دو راهی سختیه
اقابس کنید این حرفا چیه اشتباه گرفتین اون اقایی ک به شما زنگ زده از طرف من نیس اون اقا اصلا در جریان این مشاوره نیس حال و روزمون هم خوب نیس که بخایم از این کارا کنیم.من ممنونم از اون نظراتتون اما الان اشتنباه گرفتین این اقایی که بهتون زنگ زده ما نیستیم لطفا دقیقتر بررسی کنید و مارو خراب نکنید.بعدم شما چیز خاصی نگفتین ک ما بخایم این کار رو بکنیم ما حرفای رکیک تری از اطرافیانمون بطور مستقیم شنیدیم اما اینقدر بی ظرفیتی نکردیم ک الان شما دارین میگین .لطفا سریع قضاوت نکنیدو بهتربررسی کنید ببینید ازطرف چه کسی بوده.ممنون
سلام.
عزیزم به نظر من مشکل اصلی ایشون قیافه نیست. شما(شاید ناخواسته) روی این فوکوس میکنید تا اگر کسی به ایشون اعتراضی کرد؛ سریع به ظاهربینی متهمش کنید و حرفش رو بدخواهانه تفسیر کنید نه منطقی.
بیاید فرض بگیریم چهره ایشون خیلی هم زیباست.
حاضرید به کسی توصیه کنید با یه مرد 31 ساله خوشگل اما بیکار و بیپول ازدواج کنه؟
خودتون میگید برادرای کوچکترش با تلاش به همه چی رسیدن اما ایشون هیچ. خب چرا؟ ایشون به خاطر نقصی که دنیا بهشون داده؛ حالا طلبکار هستن؟ این طلب رو از کی میخوان؟ برای گرفتنش تلاشی جز نق زدن میکنن؟
میخوام بگم نقص فیزیکی به خودی خود مشکلی نداره اما تاثیری که روی روان و رفتار آدم میزاره خیلی مهمه. این تاثیر روی ایشون چقدر بوده؟
ایشون میتونه تضمین بده که اگر همین فردا ازدواج کنید برای شما یه زندگی معمولی رو فراهم کنه یا فقط پیدا کردن کار چهار سال طول میکشه؟
اگر کسی شما رو میخواد باید یه قدم کوچیکی لااقل برداره یا نه؟ ایشون توی این مدت برای جلب رضایت والدین شما چه اقدام عملی انجام داده؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)